بسم الله الرحمن الرحیم
فایل تصویری جلسهی نهم:
فایل صوتی جلسهی نهم:
حقیقت و ماهیت طب
تمام مشکل درمانگران و پزشکان این است که حقیقت طب را نمیشناسند و نمیدانند طب چیست. اگر ما هم مانند صهیونیستها از حقیقت طب اطلاع داشته باشیم میتوانیم نقش جدی در امورات دنیا داشته باشیم. صهیونیستها با دانستن حقیقت طب و گمراه کردن جامعهی جهانی از این حقیقت امورات دنیا را به دست گرفتهاند.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که:
- بعضی از مردم با داروی شیمیایی درمان میشوند و بعضی درمان نمیشوند. همچنین در گذشته مردم با داروی شیمیایی درمان میشدند اما در حال حاضر داروهای شیمیایی اثر خودش را از دست داده است. چرا؟
- چرا داروهای اسلامی در اکثر موارد موفق است و درمان میکند اما در بعضی شرایط اثربخش نیستند؟
- چرا برخی از دکترها موفقاند اما بعضی موفق نیستند؟
برای پاسخ به این سوالها ابتدا باید به تعریف طب بپردازیم.
تعریف اول: طب یعنی دانستن و شناختن بیماری و دارو
تعریف دوم: طب یعنی شناختن درمان و دارو و کسب مهارت لازم برای علاج. پس اینکه صرفا بدانیم فلان دارو برای فلان بیماری مفید است کافی نیست. اینکه صرفا بدانیم علائم فلان بیماری چیست کافی نیست. باید مهارت و تجربه کسب کنید.
احتمالات دربار طب و داروها
علاوه بر تعاریف بالا معانی دیگری نیز از روایت برای طب به دست میآید که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
طب یک دارو دارد و یک درمان و یک اعتقاد و دلخوشی که طبیب به بیمار میدهد. بنا بر روایات دارو و درمان در گیاهان دارویی است (نه داروهای شیمیایی یا عمل جراحی و ...). خداوند شفا را در گیاهان دارویی قرار داده است اما اینگونه نیست که مردم فقط با گیاهان دارویی خوب بشوند. ممکن کسی با داروی شیمایی، کسی با سوزن درمانی و کسی با انرژی درمانی و یا کسی با عمل جراحی خوب بشود. ما میدانیم این موارد درمان نیست اما چرا باعث خوب شدن بیمار میشود؟ نقطهی مشترک این موارد چیست؟
نقش موثر در درمان - چه چیزهایی در درمان نقش دارند؟
۱. روحیه دادن به بیمار
در یک روایت حضرت موسی (ع) از خداوند میپرسد «پروردگارا، بیماری از کیست؟». خداوند فرمود: «از من». پرسید: «پس درمان از کیست؟». فرمود: «از من». پرسید: «پس دکتر چکار میکند؟ (پس مردم را با معالج چه کار؟)». فرمود: «او با این کار دل آنها را خوش میکند». پس از همین روی معالج را طبیب مینامند.
طبیب از «ط.ب.ب» به معنای دلخوش کردن است. طبیب کسی که مردم را دلخوش کند و به آنها امید بدهد. طبیب باید بتواند به بیماران روحیه بدهد و آنها را دلخوش کند. همین امر نقش مهمی در سلامتی بیمار دارد.
در گذشته داروهای شیمیایی موثر بود اما اکنون اینگونه نیست چرا؟
- یک دلیل این است که در گذشته دکترها دوستدار مردم بودند و مردم را دلخوش میکردند. این طور نبود که مستقیم به خود بیمار بگوید مثلا شما سرطان دارید. اما اخیرا طب شیمیایی شروع کرد به ترساندن مردم. به جای امیدوار کردن و دلخوش کردن بیماران بیشتر آنها را میترسانند. یک دلیلش برای این است که مردم بیشتر به آنها مراجعه کنند. خیلی صریح به بیمار میگویند که بیماری شما درمان ندارند و باید کنترل بشوند. ۸۰ ۹۰ درصد بیماریها از نظر طب شیمیایی درمان ندارد و تنها باید آنها را کنترل کرد. پس اینگونه شد که طبیب نقش اصلی خودش رو که دلخوش کردن مردم است از دست داد.
- دلیل دیگر به خاطر سودجویی شرکتهای داروسازی است. چرا که برای آنها صرف نمیکند داروی واقعی را به مردم بدهند تا خوب شوند. بلکه دارویی میدهند که بیمار باید تا آخر عمر مصرف کند تا این شرکتها برای همیشه درآمد داشته باشند. مثلا برای بیماریهایی مثل دیابت، فشارخون باید بیمار تا آخر عمر قرص و دارو مصرک کند.
۲. اعتقاد و باور
اعتقاد و باور طبیب و بیمار در درمان نقش دارد. اگر دکتر و طبیب به دارویی که تجویز میکند اعتقاد داشت دارو اثرگذار خواهد بود و در غیر این صورت اثر نخواهد گذاشت. اگر بیمار به درمان اعتقاد داشت درمان میشود. اگر دکتر خود به روش درمانی خودش اعتقاد نداشته باشد این مسئله قهرا به بیمار هم منتقل میشود. وقتی دکتر میبیند که دارویی که تجویز میکند بر روی بیماران تاثیر نمیگذارد کم کم روحیهی خودش را از دست میدهد و اعتقادش را به کارش از دست میدهد.
پس با وجود اینکه خدا در خاک درمان و شفا قرار نداده است اما در عین حال اعتقاد و باور در درمان نقش دارد و آن چیزی که باعث میشود داروهای شیمیایی درمان کنند، اعتقاد و باور است، نه خود دارو.
امروزه داروها در اذهان مردم ساخته میشود نه در کارخانهها. شرکتهای داروسازی با تبلیغات گسترده و معرفی داروها و تعریف داروها توسط دکترها کار خود را پیش میبرند. مسابقهی امروز شرکتهای دارو سازی ساخت داروی بهتر نیست بلکه ایجاد باور قویتر در مردم نیست به دارو میباشد.
۳. اذن خداوند تبارک و تعالی
طبیب خداوند است و اوست که باید اذن دهد.
به همین دلیل است که یکی بیمار میشود و دارو مصرف میکند ولی میمیرد، اما دیگری به همان بیماری مبتلا میشود و با مصرف همان دارو خوب میشود.
خداوند طبیب اصلی است و دکتر رفیق است. دکتر دارو تجویز میکند و این داروها به اذن خداوند درمان میکنند.
کار دیگری که طبیب اسلامی میکند این است که با دعا و ذکر کاری کند که خداوند اذن به درمان بیماری بدهد. این مورد چیزی است که در طبهای دیگر وجود ندارد و تنها در طب اسلامی وجود دارد.
پس معلوم شد که حقیقت طب چیست. حقیقت طب این است که کسی که بیماریها و داروها را میشناسد، روش دلخوش کردن بیمار را هم بلد باشد، روش ایجاد باور و اعتقاد را در مردم بلد باشد و روش بدست آوردن اذن و رضایت خداوند را باید بلد باشد. این دکتر واقعی است.
دریافت فایل صوتی آموزش طب اسلامی - آیت الله تبریزیان - جلسهی نهم
کانال رسمی آیت الله تبریزیان در تلگرام
صفحهی اینستاگرام آیت الله تبریزیان
وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرین